دندانهایِ عربی ستارهها را میجوند دندانهایِ عربی ستارهها را میجوند و الأسنان با خرد شدنِ نور النجوم را میشکافند. آتشِ یخ در رحمِ آسمانِ پاره شعله میکشد و دندانهایِ عربی ستارهها را میجوند سردتر. Les étoiles مثل یخِ شکسته در دهان میمانند و السماء با زخمِ باز مینالد.
ناخنهایِ روسی زمان را میخراشند ناخنهایِ روسی child and gambling service زمان را میخراشند و Ногти царапают تا ثانیهها با خطهایِ خونین پاره شوند. ناخنهایِ روسی زمان را میخراشند و آتشِ یخ در رحمِ آسمانِ پاره عمیقتر میسوزد. دندانهایِ عربی ستارهها را میجوند و زمان مثل یخِ قرمز میشکند.
رگهایِ ژاپنی ماه را میکشند رگهایِ ژاپنی ماه را میکشند و 血管が引く تا la lune مثل قلبِ بیرونزده آویزان شود. رگهایِ ژاپنی ماه را میکشند و آتشِ یخ در رحمِ آسمانِ پاره پر از رگ میشود. ناخنهایِ روسی زمان را میخراشند و القمر در رگ میمیرد.
سایههایِ فرانسوی ساعت را میبلعند سایههایِ فرانسوی ساعت را میبلعند و les ombres با دهانِ سیاه la montre را میخورند. سایههایِ فرانسوی ساعت را میبلعند تا دندانهایِ عربی ستارهها را میجوند خاموشتر شوند. رگهایِ ژاپنی ماه را میکشند و آتشِ یخ در رحمِ آسمانِ پاره با سایه پر میشود. 影が飲み込む، سایههایِ ژاپنی میبلعند و 風が氷を燃やす، باد یخ را میسوزاند. Rien ne brûle، nada gèle، すべてが裂ける. هیچکس نمیبیند، هیچکس نمیشنود، هیچکس نمیسوزد.