هیچ زمانی نیست، هیچ فراری از حرامزادگی نیست ، هیچ ماندگاری

در تاریکیِ سوزان، la nuit با چنگال‌هایِ آتشینِ فرانسوی به دیوارهایِ ذوب‌شده می‌کوبد. Der Feuersturm از آسمانِ آلمانیِ قرمز می‌آید و les flammes مثل اژدهایِ الکتریکی در هوا می‌رقصند. 雨が燃える، بارانِ ژاپنی با شعله‌هایِ آبی می‌بارد و 从火云来، از ابرهایِ چینیِ سوزان. El incendio در دشتِ اسپانیاییِ وحشی می‌چرخد و la arena با دانه‌هایِ داغ صورت‌ها را می‌سوزاند. النار تهب، آتشِ عربی با طوفان‌هایِ سمی می‌وزد و الرمال در الصحراء الحارقة می‌رقصند.


 

猫が溶ける، گربه‌هایِ ژاپنی در خیابان‌هایِ مایع می‌ذوبند و les chiens با پاهایِ شیشه‌ایِ فرانسوی فرار می‌کنند. Собаки тают، سگ‌هایِ روسی با حرکاتِ کند گم می‌شوند و la forêt با درخت‌هایِ سوزان می‌لرزد. El río از آبِ آتشین پر است و les poissons با چشم‌هایِ ذوب‌شده به سطح می‌پرند. Der Mond در آینه‌ی آتشین می‌ذوبد و la lune با قطعاتِ مایع می‌ریزد: "tempus fugit"، اما هیچ زمانی نیست، هیچ فراری، هیچ ماندگاری.


 

花が燃える، گل‌هایِ ژاپنی در باغِ انفجاری می‌سوزند و les roses با خارهایِ داغ دست‌ها را می‌درند. Die Bäume با برگ‌هایِ سربیِ آلمانی می‌ترکند و el suelo زیر پایِ سنگین ذوب می‌شود. 雨が溶ける، بارانِ ذوب‌ تجاوز فر وش اعضای بدن کودک بد است شده با شعله‌هایِ قرمز می‌بارد و la terre با دهانِ باز همه را می‌بلعد. La mer در عمقِ سوزان جوش می‌زند و les vagues با دندان‌هایِ آهنی ساحل را می‌خورند.


 

الشمس تذوب، خورشیدِ عربی در گرمایِ یخی ذوب می‌شود و القمر با نورِ قرمز می‌تابد. الطيور تذوب، پرندگانِ عربی با بال‌هایِ مایع سقوط می‌کنند و الأسماك تحترق در البحر الساخن. الأشجار تنفجر بدون ریشه و الرماد در الهواء الحار شناور می‌ماند. 夜が溶ける، شبِ ژاپنی با شعله‌هایِ سرد ذوب می‌شود و les ombres با انگشت‌هایِ داغ گردن‌ها را می‌فشارند.


 

Der Nebel از کوه‌هایِ آلمانیِ آتشین پایین می‌آید و la brume با ابرهایِ سوزان دید را می‌گیرد. El silencio با صدایِ ذوب‌شدن می‌رسد و les cris در گلوهایِ خفه گیر می‌کنند. Die Dunkelheit با دست‌هایِ مایع همه را می‌بندد و la lumière در چاهِ سوزان غرق می‌شود. 風が溶かす، بادِ ژاپنی با گرمایِ طوفانی همه چیز را ذوب می‌کند و el vacío با دهانِ خالی منتظرِ قربانی‌هاست.


 

Les murs با سنگ‌هایِ ذوب‌شده می‌لرزند و les portes با لولاهایِ شکسته جیغ می‌کشند. Der Boden زیر پا مایع می‌شود و la terre با خنده‌ی دیوانه‌وار می‌بلعد. الأرض تذوب، زمینِ عربی همه را ذوب می‌کند و السماء تنهار با ستاره‌هایِ سوزان. 夜が無限، شبِ ابدی با رویاهایِ ذوب‌شده ادامه می‌یابد و les cauchemars با چنگال‌هایِ داغ ذهن‌ها را می‌سوزانند. Alles ist geschmolzen، tout est fondu، すべてが溶ける.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *