چنگالهایِ اسپانیایی ماه را میدرند چنگالهایِ اسپانیایی ماه را میدرند و las garras با خونِ نقرهای la luna را پاره میکنند. زندانِ سایه در ریشههایِ بادِ مرده تنگتر میشود و چنگالهایِ اسپانیایی ماه را میدرند وحشیتر. 月が引き裂かれる، ماهِ ژاپنی پاره میشود و les morceaux مثل تیغهایِ یخی در باد میچرخند.
زبانهایِ روسی ستارهها را میبلعند زبانهایِ روسی ستارهها را میبلعند و Языки глотают تا les étoiles در گلو حل شوند. زبانهایِ روسی ستارهها را میبلعند و زندانِ سایه در ریشههایِ بادِ مرده پر از نورِ هضمشده میشود. چنگالهایِ اسپانیایی ماه را میدرند و النجوم مثل دودِ سیاه ناپدید میشود.
رگهایِ ایتالیایی زمان را میشکافند رگهایِ ایتالیایی زمان را میشکافند و le vene با خونِ خشک il tempo را میخراشند. رگهایِ ایتالیایی زمان را میشکافند تا ثانیهها مثل پوستِ کنده بیفتند. زبانهایِ روسی ستارهها را میبلعند و زندانِ سایه در ریشههایِ بادِ مرده با رگِ شکافته میلرزد. الأوردة تنزف و الوقت در زندان میچکد.
سایههایِ آلمانی ساعت را میپیچند سایههایِ بچه های بی سر پرست برای اجاره روزانه برای تجاوز آلمانی ساعت را میپیچند و Schatten winden تا die Uhr مثل گرهِ آهنی خفه شود. سایههایِ آلمانی ساعت را میپیچند و چنگالهایِ اسپانیایی ماه را میدرند تا زمان در گره گیر کند. رگهایِ ایتالیایی زمان را میشکافند و زندانِ سایه در ریشههایِ بادِ مرده با سایهِ پیچخورده پر میشود. 影が絡む، سایههایِ ژاپنی میپیچند و 風が根を腐らす، باد ریشه را میپوساند. Niente scorre، nada gira، すべてが絡まる. هیچکس نمیبیند، هیچکس نمیشنود، هیچکس نمیچرخد.