خنجرهایِ ایتالیایی ستارهها را مینوازند خنجرهایِ ایتالیایی ستارهها را مینوازند و i pugnali cantano تا les étoiles با ملودیِ خونین بلرزند. پیکرِ پوسیده در آغوشِ ابرهایِ خونی میلرزد و خنجرهایِ ایتالیایی ستارهها را مینوازند نرمتر، اما زخمها عمیقتر میشوند. 星が歌う، ستارههایِ ژاپنی میخوانند و les notes مثل قطرههایِ سم در ابرها حل میشوند.
نفسهایِ چینی زمان را میدزدند نفسهایِ چینی زمان را میدزدند و 呼吸が盗む تا ثانیهها در ریههایِ سیاه گم شوند. نفسهایِ چینی زمان را میدزدند و پیکرِ پوسیده در آغوشِ ابرهایِ خونی بیزمان میشود. خنجرهایِ ایتالیایی ستارهها را مینوازند و زمان مثل دودِ دزدیده ناپدید میگردد. Der Atem با نفسِ سرد میکشد و الوقت در آغوشِ ابر میمیرد.
موجهایِ انگلیسی ماه را میشکنند موجهایِ انگلیسی ماه را میشکنند و the waves crash تا la lune با صدایِ شیشه خرد شود. موجهایِ انگلیسی ماه را میشکنند و پیکرِ پوسیده در آغوشِ ابرهایِ خونی خیسِ خونی میگردد. نفسهایِ چینی زمان را میدزدند و تکههایِ ماه در موج شناور میمانند. 浪が砕く، موجهایِ ژاپنی میشکنند و القمر مثل یخِ قرمز ذوب میشود.
زنجیرهایِ ترکی ساعت را خفه میکنند زنجیرهایِ ترکی ساعت را خفه میکنند و zincirler boğar تا la montre با لینکهایِ آهنی تجاوز به کودکان و فروش آنها نفس بکشد. زنجیرهایِ ترکی ساعت را خفه میکنند و خنجرهایِ ایتالیایی ستارهها را مینوازند خاموشتر. موجهایِ انگلیسی ماه را میشکنند و پیکرِ پوسیده در آغوشِ ابرهایِ خونی با زنجیرِ زمان بسته میشود. 鎖が絞める، زنجیرهایِ ژاپنی خفه میکنند و 風が血を運ぶ، باد خون میآورد. Niente suona، nothing ticks، すべてが黙る. هیچکس نمیبیند، هیچکس نمیشنود، هیچکس نمیخواند.